سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 13 خرداد 1403
    26 ذو القعدة 1445
      Sunday 2 Jun 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱۳ خرداد

        سروغمگین

        شعری از

        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        از دفتر دفترشعر بامداد نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۴۴۹۳۲
          بازدید : ۶۲۷   |    نظرات : ۴۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        آخرین اشعار ناب بهاءالدین داودپور تخلص بامداد

        دردامن کوهی بلند
        مزرعه ای بود وخانه باغ واسطبل وحصاری
        اسب لنگ پیری وگاولاغریک خروگوساله ای
        چند گوسفند ویکی تنها بزی
        سگ نگهبان وچند توله ای
        غاز ومرغ ویک خروس و اردکی.چند جوجه ای
        با طلوع آفتاب در باز وهمه در راه کار
        روزها کار گاو علف خواری بودشیر اندوزی
         ودم غروب ماست بندی
        فشار شیر استخوان براو راست کرده بود
        گوساله ها محروم زشیر مادر
        اسب پیر لنگ لنگان زیر شلاق پشت گاری
        این است جانم  درد کاری
        تاکه بری زود باری
        چه لذت بخش برصاحب چه زجر آور براسب
        ودردش گم شود به زیر جیر جیر چرخ گاری
        بچش شلاق بکش کار وباری
        چه خوش باشد حقیری ونداری
        وگوسفندان سرمست از عطروبوی علف ها
        خواب می دیدند خواب رنگی روز وشبها
        غافل از سلاخی وپوست کندن ها
        مرگ با آدمی یا ....گرگ
        تخم مرغ مرغ بدبخت کی شود هم قد یک غاز
        این ستم کاری کجا باید بگفت از دست صاحب کار بی ساز
        سگ نگهبان تیره بخت هر سه شیفت باشد به کار
        این نباشد عیب وعار
        صاحبش هم از سخاوتمندیش جای گوشت واستخوان
        از غرور وجهل خویش ریزد به پایش چند تکه نان
        سگ نگهبان دم تکان
        برصاحب خوش مرام ومهربان
        بچه های صاحبان
        لوس وننر چاق وچله مفت خوران وچون خران
        کله پاچه .سینه ی مرغ .شیر گاووتخم غاز.....
        بی حیایند ناسپاسند این صاحبان بی مرام
        جای شکر در پای سفره می دهند آروغ باز
        روزگار ورازهای سر به مهر
        طبل بی عاری ...ساز بیکاری ودرد کاری
        .......غم مخور ای سروغمگین
        باز می آید سراغت یار دیرین......عاقبت نیک
        ارادتمند خوبان شعر ناب حقیربهاءالدین داودپور(بامداد)
         
        ۷
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۰۹
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و موثر
        مبین مشکلات جامعه خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۴:۳۶

        آفرین دوست عزیزم
        خیلی عالی سروده اید
        آدم را یاد مزرعه حیوانات، نوشته جرج ارول می اندازد
        لذت بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۱۴
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما استاد بامداد گرامی
        مثل همیشه عالی و بی نقص
        لذت بردم
        ممنونم
        پایدار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۳۱
        این اثر اجتماعی با بهره گیری از شخصیت های حیوانی و جانوری سعی رساندن پیامی دارد که واضح و بسیار روشن است. کمی عصبانیت در لهجه اثر بود که حس می شد. گمان می کنم شاعر با ذهنیت قبلی دست به قلم برده و سرعت لحن، این را به من منتقل می کرد. بهره بردم و درود بر شما خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۱۱
        درود دوست شاعرم
        چه زیبا به تصویر کشیدید، روابط غیر عادلانه اعضای یک مجموعه به نام زندگی را
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۲۱
        جالب بود با نگاه شما دیدم ....درود جناب بامداد گرامی خندانک خندانک خندانک
        علی غلامی
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۱:۰۲
        سلام بزرگوار همتبار
        بسیار عالی و نیمائی.... خندانک خندانک خندانک
        هم وصف روایی و هم متفاوت بودن راوی و متکلم وحده بسیار زیبا بود.... خندانک
        از لحاظ محتوا در همان ژانر های قبلی شما بود و همان فلسفه منتها مثل قایقی به ساحل رسیده اینبار.... خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۵۶
        جناب آقای داود پورِ عزیز، سلام علیکم.
        .................................................................
        محتوازیباست و حرف ها دارد برای گفتن وسُرودن ازنابرابری ها...چه درشکلِ انسان ویا حیوان..........
        به نظرِ (دیوانه) ازنظرِ پردازش، بسیار کاردارد وتجدیدِ نظری جّدی.........
        .......................................
        (چند گوسفندو ،(یکی)( تنها)( بُزی).....)
        ......................................................
        .....بُز(ی)...این (ی) می تواند به جای شمارش به کارگرفته شود......(یک).
        ....(تنها).......بازهم معنای (یک) می دهد
        ....(یکی) که بازهم ،همان معنا راداردو.......
        والبته ......بازهم مواردی هست که............
        به هرحال ..(ببخشید)..........خسته نباشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۴:۰۰
        سلام
        من کارهای شما را با سبک خاصش همیشه دوست دارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۱۸:۰۱
        سلام جناب بامداد عزیز
        بسیار زیبا و مثل همیشه مملو از فضای ناب طبیعت
        خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۵۱
        بسیارزیباست استاد خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        یونسی یونس
        دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۲۵
        عرض ادب و ارادت
        بسیار بسیار نیمایی زیبایی بود
        با رعایت وزن و قافیه..........احسنت
        زبان شیوا رو عامیانه اما با درونمایه ی اجتماعی
        یاداور شوم با اوردن پارادوکس یا تناقض بر زیبایی شعر افزوده شد .مثلا :چندی با تنها یکی وووووو .
        یونسی یونس
        دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۳۴
        عرض ادب و ارادت حضرت استاد بامداد معزز
        حقیتا انچه که رقص قلمتان بر صفحه طنّازی میکرد
        مشاهد کردم و نظر خالصانه ام این بود ..
        و همچنین باعث مباهات است تماشگر رقص قلم تان هستم .
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        چهارشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۲:۴۴
        سلام .
        درودها به جناب داودپور عزیز
        شعرهایت بیشتر از آنکه شعر باشند حرفهایی هستند که احساس درونی تو را به همراه دارند و حرفهایی دارند که به هر زبانی برای شنونده قابل خواندن نیستند و زبان و آدم خاصی می خواهند و شما آن شخص هستید و زبانتان ، زبان درونی شماست که می خواهد حرفهای درونی شما را انتقال دهد.
        خندانک خندانک خندانک
        بهاءالدین داودپور تخلص بامداد
        پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۳۸
        درود برشما دوست گرامی ونازنین سپاسگذارم از حضورتان وارائه ی نظر تان خوشحالم از اینکه در خدمت شما گرامیان هستم پیروزباشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0